خبرگزاری مهر- گروه هنر: مجتبی فرآورده نویسنده و کارگردان سینما با سلسله یادداشت هایی که از روز هفتم ذیحجه شروع شده است و تا اربعین حسینی ادامه دارد، روزشمار وقایع کاروان حسینی در این ایام را روایت میکند و امروز چهارم محرم، بیست و هشتمین یادداشت وی را میخوانید:
چهارم محرم
«در آستانۀ خیمه، نگاه به آسمان پُرستاره داشت.
زینب گفت: ابوالفضل، کجا سیر می کنی؟ فقط جسم ات اینجاست.
عباس گفت: حال غریبی دارم.
گفت: به خواهرت نمی گویی؟
عباس به وجد آمد و با اشتیاق رو به او شد، تا ضمیر خود را عرضه کند.
گفت: چند شبی است احساس میکنم محيط اطرافمان وسیع تر شده.
آنانی که دل به کوفه بسته بودند، با خبر شهادت مسلم بن عقیل رفتند و آنانی که به امید ظفر آمده بودند، با ورود به کربلا ترکمان کردند.
اکنون، ما مانده ایم و عاشقان مولایمان.
گویی کسان بیشماری از دل آسمان، از زمان های دور و نزدیک سرک میکشند،
و اظهار وفاداری خالصانه خود را به مولایمان ابراز می کنند.
لحظه ای سکوت کرد و نگاه اش به زینب خیره ماند.
گفت: بانوی من، حال چنین کسی چگونه است؟
زینب تبسمی کرد و بر پیشانی برادر بوسه زد.
گفت: به تو غبطه می خورم عباس.
عباس با لبخندی پُر مِهر، دست او را بوسید.
عباس گفت: غبطه به حال من؟ شما که از مکه تا کربلا، همنشین مادرتان فاطمه اید؟!»
نظر شما